دزد باور ها

ساخت وبلاگ

 

دزد باورها

روزی دزدی در راهی بسته ای یافت که در آن چیز گرانبهایی بود

و دعایی نیز پیوست آن بود. آن شخص بسته را به صاحبش بازگرداند

 او را گفتند  چرا این همه مال را از دست دادی

 گفت: صاحب مال عقیده داشت که این دعا، مال او را حفظ می کند

و من دزد مال او هستم، نه دزد دین

 اگر آن را پس نمی دادم و عقیده صاحب آن مال خللی می یافت، آن

وقت من، دزد باورهای او نیز بودم و این کار دور از انصاف است.

  

شعرهایم...
ما را در سایت شعرهایم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yadba بازدید : 177 تاريخ : جمعه 21 آبان 1395 ساعت: 11:45